ام اس و خانواده : خانم زیتا جوادی عزیز زحمت متقبل شده و مقاله ای کوتاه و روان و ضمنن روان شناسانه و قوی ، در مورد " ام اس و خانواده " را از سایت اسپانیایی" ام اس " ترجمه کرده ، که ضمن قرار دادن این ترجمه در وبلاگ شخصی شان ، محبت کرده و آن مطلب را برای وارد کردن در این وبلاگ برایم فرستاده اند . ضمن تشکر و امتنان از این بانوی مهربان و فهیم، اصل مقاله را اینجا می آورم
بسیاری از بیماران مبتلا به ام اس در مورد اطلاع دادن بیماریشان به افراد خانواده و دیگران دچار شک و تردید میشوند و نمیدانند که آیا آنرا باید با خانواده خود در میان بگذارند یا نه. البته این موضوعی کاملن شخصی است و بیمار حق دارد که این موضوع را با دیگران در میان بگذارد یا نه
اما شاید بد نباشد که موضوع را کمی بررسی کنیم
فامیل: معمولن حرف زدن با دیگران در باره مشکلات ، باعث آرامش میشود و گویی باری را از دوش خودمان برمیداریم،اما باید توجه داشت که ممکن است از نظر روحی باعث گیجی و ناراحتی شدید آنها بشویم. چه با این بیماری آشنا باشند یا نه! بهتر است بطور مختصر خود بیماری را برایشان شرح داده و برای اینکار میتوان اهم مطالب را بر روی کاغذی نوشته و در اختیار آنها قرار داد که آنرا بیاد داشته باشند و بیمار را در آینده با پرسش های تکراری خسته نکنند
بچه های کوچک: شاید لازم نباشد که این موضوع را با بچه های کوچک در میان بگذاریم اما آنها حس میکنند که چیزی تغییر کرده و باید به پرسش هایشان پاسخ داد بدون اینکه زیاد وارد جزئیات بشویم،همینطور باید آنها را برای تغییرات احتمالی در آینده آماده کنیم
نوجوانان: بچه های بزرگتر و نوجوانان را باید در جریان گذاشت.البته باید تاکتیک بهتر و پیش بینی شده ای داشت. ممکن است بنظر بیاید که نگران نیستند و حتی برایشان مهم نیست.اما آنها دوست دارند که مانند بزرگان با آنها رفتار شود و اگر آنها را در جریان مسایل خانوادگی قرار ندهیم احساسات شان را جریحه دار میکنیم و ممکن است که بطرز عجیبی رفتار کنند. باید بدانند که شما بسیار مایل هستید که در این باره با آنها حرف بزنید. و هر زمان که لازم بود با آنها حرف خواهید زد تا بتوانند مسولیت خودشان را در برابر بیماری شما و نقشی را که در خانواده باید داشته باشند بپذیزند. به هر حال مسکوت گذاشتن مشکل و حرف نزدن در باره آن باعث نمیشود که فرزندان شما از نگرانی در امان بمانند
پدر و مادر: حرف زدن در باره بیماریها با پدر و مادر شاید دشوار تر باشد، چون آنها احساس درد و نا امیدی بیشتری خواهند کرد و حتا ممکن است خود را گناهکار بدانند. مادران معمولن میخواهند نقش محافظ زا داشته باشند و گاهی اوضاع را برای شما و خودشان دشوار میکنند. اما با دادن اطلاعات ساده و ضروری میتوانید کمی از این نگرانی و نقش محافظت بیش از حد او پیشگیری کنید